“مفهوم برندینگ”
برندینگ، کلمهایه که اگه به درستی درکش کنین، میتونه آیندهی شغلی رو کاملا تغییر بده.
برندینگ چیست؟
این روزا از همه کلمهی “برندینگ” رو میشنویم که میگن: من برند فلان چیزو ثبت کردم. یا میگیم آقا دوماد چیکارن؟ میگن برند سیبزمینی سرخ کردهی حاج بیگی رو دارن 🙂
ولی به هرکسب و کاری نمیشه گفت برند! اگه بخوایم معنی برند رو درست و حسابی بدونیم، بهتره اول با معنی محصول آشنا شیم.
محصول چیست؟
به هر چیزی که به بازار ارائه میشه تا نیازی رو برآورده کنه، میگن “محصول“ که میتونه شامل جسم فیزیکی، خدمات، مکانها و یا حتی یک ایده باشه. برای نشون دادن تعریف محصول از مثال آب استفاده میکنیم:
آب یک مایع برای ادامهی زندگی انسانهاست که منشأ طبیعی داره ولی از روزی که انسانها آب رو تو شیشه و یا بطریهای پلاستیکی ریختن، آب تبدیل به محصولی شد به اسم آبمعدنی! وقتی به سوپرمارکت میریم همهی بطریهای آبمعدنی، تقریبا شبیه به هم هستن. پس چرا هرکدوم از ما طرفدار آبمعدنی های مختلف هستیم؟ چون کارخونه ها “برندسازی“ میکنن!
برند چیست؟
به زبون ساده “برند” نام، اصطلاح، نماد و یا هر ویژگی دیگهای هست که کالا یا خدمات شما رو از کالا یا خدمات دیگران متمایز میکنه. میتونین اینطور تصورش کنین:
برند، تصویر و یا جملهای هست که آدما با شنیدن اسم شغل شما به ذهنشون میاد. برند شدن فقط به محصول شما و کیفیتی که ارائه میدین وابسته نیست بلکه، ترکیبی از محصول و احساسه. برای مثال نوشابهی کوکاکولا و پپسی طعمهای نزدیک به هم دارن ولی بعضیها طرفدار پپسی هستن و یهسریا هم طرفدار کوکا. این داستان برمیگرده به حسی که این دو شرکت تو ذهن مردم ساختن. یک لحظه مثال آبمعدنی رو به یاد بیارین!
تعریف برندینگ:
برندینگ، پروسهی معنی دادن به محصول یا خدمات یه کمپانیه.
این کار برای اینه که تو بازار رقابت، به مصرف کنندهها دلیلی برای انتخاب محصول خودمون بدیم. هدف اصلی ما باید ساختن مشتریهای همراه باشه که همیشه به ما وفادار باشن. حالا این سؤال پیش میاد که چه کنیم تا به یه برند تبدیل شیم؟!
فرآیند برندینگ:
خیلیها نمیدونن چطور باید برندی بسازن که به نظر مردم جذاب باشه. ساختن یه برند، فقط انتخاب لوگو یا انتخاب اسم درست نیست.
“برندینگ“، محصول عوامل مختلف به هم پیوسته هست که همگی برای تغییر طرز تفکر و احساس مردم در مورد کسب و کار شما طراحی شده. این عوامل میتونه حتی تن صدای شما، رنگ محل کارتون، ارزشهای شما وخیلی چیزای دیگه باشه. بیاین برند اپل رو تصور کنیم: اپل یه شرکت تولیدی وسایل الکترونیکی مثل خیلی از شرکتهای دیگهست! پس چه چیزی باعث میشه مشتریها برای محصولات جدید اپل صف های طولانی درست کنن و خیابونها رو ببندن؟
جواب:برندسازی درست. تو برند اپل، همه چیز در مورد سادگی، نوآوری و مدرنیتهست. این شرکت تو دنیای واقعی با فروشگاههای سفید شفاف و بزرگ و تو دنیای مجازی با وبسایت فوقالعاده شیک و شعار “متفاوت فکر کن!” ماهیت آیندهنگر و خلاقی به خودش گرفته که این برند رو از برندهای دیگه متمایز میکنه.
اگه مراحل زیر رو به درستی انجام بدین، شما هم این شانس رو دارین تا به یک برند تبدیل شین.
1-مشتریهاتو بشناس
وقتی صحبت از برند میشه، مهم اینه که مخاطبینتون رو به درستی بشناسین. حتی خودتون میتونین مخاطبسازی کنین. مثلاٌ تصمیم بگیرین محصولتون رو فقط به یک رنج سنی خاص، با سبک زندگی مشخص بفروشین. اینجوری حتی جای کمتری برای نگرانی در مورد رقباتون دارین. شما میتونین دانش خودتون از مشتری هاتون رو اینجوری بالا ببرین:
1- محدودهی سنی، محل زندگی و علایقشون رو بررسی کنید.
2- مخاطبین رقباتون رو بررسی کنید.
3– پرسونای خریدارتون رو بسازید.
2-موقعیت برندت رو بشناس
باید از اول مشخص کنید که دوست دارین چطور برندی داشته باشین. برندی لوکس یا برندی محلی! تعریف این مسئله مهمترین مرحله از “برندینگه“. مثلاٌ اگه برند لوکسی داشته باشین، لوکیشن دفتر، کارمندها، لحن صحبت و یا حتی بویی که در محیط کارتون تو فضا هست، میتونن فاکتورهای مهمی تو فرآیند برندسازی باشه.
3-داستان بساز
مطمئناٌ شروع شغل شما یه داستانی داشته که میتونه برای بعضیها جالب باشه. با گفتن داستان شروع کسب و کارتون و کمی از زندگی شخصیتون، حس صمیمیت و روراستی با مخاطبین برقرار کنین و حس اعتماد رو به وجود بیارین.
4-بهش قیافه بده
بنا کردن قیافهی برندتون یعنی میخواین مخاطبینتون با شنیدن اسم برندتون یاد چه چیزی بیفتن.
بعضی از فاکتورهای مهم برای قیافهی برندتون اینجاست:
1-رنگ برند: رنگیه که برای لوگو و هویت سازمانی، وبسایت، پکیجینگ محصولات، رنگ محیط کار، تابلو، کارت ویزیت و … استفاده میکنین. این رنگ باید با توجه به علایق و نوع شغلتون انتخاب و با رنگهای مکملش ترکیب بشه.
2-فونت: مثل رنگ برندتون، فونت انتخابی برای نوشتههاتون میتونه تاثیر زیادی روی ذهن مخاطب داشته باشه.
3-عکس: چه نوع عکسی برای محصولات، تابلو و بستهبندیهاتون در نظر گرفتین؟ عکسها تاثیرگذارترین فاکتور تو ذهن انسانها هستن.
5-اسم خوب براش بذار
6-لوگوی حرفهای یادت نره
در کنار اسمتون، لوگو یکی از عناصر اصلی و شاید مهمترین عنصر برای برندینگتونه. چون قراره تا آخر همراهتون باشه! یک لوگوی عالی باید بامعنا و قابل درک باشه. بهترین راه برای اطمینان از اینکه لوگوی با ارزشی خواهید داشت، همکاری با تیم طراحی گرافیک حرفهای و باتجربه هست.
7-شعار شعار شعار!
یکی از با ارزشترین مراحل، ساختن شعاره. شعار شما باید هدف برند و حسوحال شغلی که دارین رو به خوبی نشون بده. مثلاٌ شعار نایک، “JUST DO IT “هست. که نشوندهندهی برند انگیزشی نایک و انجام سریع و راحت کارهاست. یا شعار ردبول، ”REDBULL GIVES YOU WINGS” هست و کاملاٌ مشخصه که یک نوشیدنی انرژی زاست. پس یک شعار خوب میتونه بسیار تاثیرگذار باشه. فقط یادتون نره که شعارتون باید یونیک و کوتاه باشه.
8-اسمت رو همهجا جار بزن!
حالا که برندتون رو ساختین باید اونو به اشتراک بذارین. اول از همه اعضای تیم، برند رو بهخوبی بشناسن و بعد آدم های اطرافتون . حالا چطور میتونین جلب توجه کنین؟!
1-فروشگاه یا محل کارتون: فروشگاه شما باید کاملا با برندتون همخونی داشته باشه و مخاطبین از حضور توی محل کارتون لذت ببرن.
2- وبسایت: وبسایت، مهمترین و بهترین راه دسترسی آنلاین به برند شماست.
3-رسانههای اجتماعی: فعالیت توی رسانههای اجتماعی مثل فیسبوک، اینستاگرام و…، از بهترین و کمهزینه ترین انواع تبلیغاته. که البته کار راحتی نیست و بهتره با الگوریتمهاشون به خوبی آشنا باشین.
4-کمپینهای تبلیغاتی: کمپین تبلیغاتی تعریف کنید. یعنی استراتژی خاص و تعریفشده ای برای تبلیغاتهاتون داشته باشین و تو بنرها، تیزرهای تبلیغاتی، ایمیلها و اساماسها کمپینتون رو نشون بدین.
در نهایت مهمترین مسئله، حسی که به مخاطب انتقال میدین و مشورت با یک گروه باتجربه هست. آژانس تبلیغاتی سیب سبز با بیش از 20 سال تجربه تو کل این مسیر همراهتونه ?