زمان تسلیم شدن چه کنیم؟
مطمئناً همهی ما تو جایگاه، شغل و یا مرحلهای از زندگیمون، بعضی اوقات احساس خستگی میکنیم و حتی دوست نداریم کارمون رو ادامه بدیم و به قول معروف “تسلیم” میشیم. تسلیم شدن ما رو بیانگیزه میکنه و احساس میکنیم دنیا به آخر رسیده. ولی راهحل هایی برای در اومدن از این مخمصه وجود داره. موارد زیر قواعدی هستن که با به یاد آوردن اونها در زمان مشکل میتونیم راه رو برای خودمون هموارتر کنیم:
1- به چِرا برگرد!
شروع هر کار و یا رابطهای حتماً با دلیلی بوده. گاهی اوقات، ما با یک دیدگاه تو ذهنمون شروع می کنیم و در نهایت اونقدر از دلیل شروع یک تجارت، شغل یا رابطه دور می شویم که کمکم گم می شیم و تصمیمات و اقدامات خودمون رو زیر سوال می بریم.
شاید شما نمی تونین آخرین باری که خوشحال بودین رو به یاد بیارین. شاید تصویر رنگارنگ بزرگ شما از جایی که می خواستین برین، کم کم به سیاه و سفید تبدیل شده. راه حل اینه: هر 90 روز، “چرای” بزرگتون رو مجدداً بررسی کنین تا مطمئن بشین که تو مسیر درست قرار دارین و به اونچه می خواهید رسیدین یا نه!
2- مغز، موتور پیشنهاده!
هر فکری که تو سرمون هست رو باید به عنوان یک پیشنهاد در نظر بگیریم نه یک دستور! مثلاً در حال حاضر ذهن من نشون میده که احساس خستگی میکنم. اولین پیشنهاد مغز، دست کشیدن از کار و استراحت کردنه. ولی اگر کمی صبر کنم، مطمئناً میتونم پیشنهادهای جدیدی رو کشف کنم که ممکنه بهتر یا بدتر باشن ولی مهم اینه که چندین پیشنهاد دیگه هم وجود داره که میتونم تو زمان مناسب بهشون فکر کنم و بهترین تصمیم رو بگیرم.
3- اهدافتون رو به اشتراک بذارین
شما از خواب بیدار می شین و تصمیم می گیرین که امروز روزیه که سیگار رو ترک میکنین. صبح رو با قدرت شروع میکنین، اما نمیخواین اون رو به کسی تو محل کارتون بگین، این کار بسیار اشتباهه! یک «دوست» پیدا کنین تا شما را تو مسیر درست نگه داره. مطمئناً این ترسناکه، اما تضمین می کنه که به قولتون عمل کنین و تو مسیری که انتخاب کردین تسلیم نشین.
4- بعد از انجام کار خوب هرگز پشیمون نمیشی
تئودور روزولت: بهترین جایزهای که زندگی ارائه میده فرصت سخت کار کردن در کاریست که ارزش انجام دادن رو داره. اغلب، ما تمایل داریم به راحتی تو کاری که ارزش انجام دادن داره فعالیت کنیم. ما میخواهیم کارمون مفید و قابل احترام باشه اما نمیخواهیم از طریق کارمون سختی بکشیم. میخواهیم شکمی صاف و بازوهای قوی داشته باشیم اما دوست نداریم تمرین کنیم و سختی بکشیم! ما نتیجه نهایی رو میخواهیم اما نه تلاشهای ناموفق قبلش رو. هر کسی میتونه مدال طلا بخواد اما تعداد کمی میخوان مثل یک ورزشکار المپیک تمرین کنن. پس اگر هدف موفق شدن داریم، باید سختیهای راه رو هم بپذیریم و بدونیم که پایان زیبا، لزوماً مسیر زیبایی نداره.
5- این زندگیه
زندگی، تعادل برقرار کردن بین تسلیم شدن یا غلبه بر دردِ نظم و انضباطه. این لحظهای که حوصلهی انجام کاری رو ندارین و بین رها کردن و یا ادامه دادن موندین، اصلاً اتفاق بدی نیست. این لحظه به اندازهی هر لحظهی دیگهای زندگی شماست. اونو طوری خرج کنین که باعث افتخار شما بشه.
زندگی آسون نیست و قرار نیست که باشه. ما همیشه با موانعی روبرو هستیم که باید بهشون غلبه کنیم که همه اینها بخشی از سفره. اگه بتونیم بپذیریم که همه چیز سخت می شه و قرار نیست همیشه خوشحال باشیم، خودمون را برای اتفاقات آینده بهتر آماده میکنیم.
وقتی که احساس می کنین تو یک رکود گیر کردین، باید یاد بگیرین که نفس بکشین، تنظیم مجدد کنین و اهدافتون رو دوباره مرور کنین. تو تجارت و زندگی به دنبال چی هستین؟ یک تنظیم مجدد ساده و یک “تایم اوت” کوتاه می تونه به طور چشمگیری شما رو به سمت جلو سوق بده که هرگز فکرش رو نمی کردین.
6- بذار جهان تصمیم بگیره
وقتی به دو راهی میخوریم و یا خسته از کار یا موقعیتی هستیم، بهترین کار عمل کردن به کاریه که تو اون لحظه با انتخابش حس بهتری داریم. آیا قراره تو بهترین حالت خودمون ظاهر بشیم؟ نه! وظیفه ما این نیست که خوب باشیم و بهترین تصمیم رو بگیریم. وظیفه ما اینه که کار رو انجام بدیم و بذاریم دنیا تصمیم بگیره.
در آخر باید بدونین احساس تسلیم شدن و ناامیدی، احساسی طبیعیه که همهی انسانها تجربش میکنن. مهم، رفتار ما در مقابل این احساسه. باید سعی کنیم قوی بمونیم و اگر نتونستیم به تنهایی از پسش بربیایم حتماً از یک مشاورمتخصص کمک بگیریم.